من اون شیطونم که جلو هیچ آدمی تعظیم نکرده رونده شد ولی توی کاری که می کنه هیچ وقت هیچ جا تردید نکرده پس بذار بگم بهت که یاغیم دور و ورم همه عاصین تو یه پیکی من ساقیم اینجا هم جهنمه اونایی می فهمن منو که مثه من ازش شاکین زنده باد اون دستی که روی دیوارای بی روح این شهر یه نقشی بزنه زنده باد اون لبی که تو گوش خیابونای این خراب شده واز شه حرفی بزنه زنده باد اونی که میدونه رقص فقط واسه شادی نیست اونی که رقاص هر سازی نیست اونی که می دونه کار ما ها واسه بازی نیست به ما می گن یاغی یعنی سرکشم تو این زندگی سختی کشیدم ولی میرسم به نرمش هم اگه جایی دیدی منو پلیسو خبر کن و اسم جدیدم رو فریاد بزن یاغی اونی که همیشه باقی میمونه یاغی اونی که همیشه یاغی می مونه یاغی وقتی گولّه هام خالی میشن مخ تو جای دیگه و من جای دیگم زندگی از تنم آویزونه چرخش زندگی نامیزونه پستی و بلندی کندی و تندیشو کم و زیاد می کنه تا میتونه در کل بگم من آلودم به مردم و مردم به من اما اون یاغیا منو می خوان و من هم یکی مثه اونام یاغی اون که هر کسی عاصیه ازش یاغی اون که زندگیش بازیه همش یاغی اگه مثل ما آزاده ای دستات بره بالا اگه آماده ای موسیقی زیرزمین و فرهنگشو من ساختم و جماعت همرنگش شد عُرف از من شکست خورد تا له کنم آدمای هفت رنگشو اگه یه سری بیرون خونه زدی ببین جای کفشمو روی قوانین این شهر لعنتی من اینم نه یکمی کمتر و نه یکمی بیشتر من از اونا نیستم که با نیشخند رد شم از آشغالایی که دور شماهان و دور ماها نیستن به قدر کافی هم سوژه واسه له کردن دارم نخواه که بری توی لیستم لالایی خوندن و خوابم نبرد پشت من حرف زدن باور نکن تو به نفعته حرفام بدون امشبو سر کن با ما یاغی اون که همه چیشو از دست داد یاغی ولی آزاد بود هر بار یاغی اون حقّی که باطل نشد زنده باد اون دیوونه که عاقل نشد یاغی بذا بپره خواب از سرت یاغی اگه گذشته آب از سرت یاغی صداتو یه نمه آزاد کن و مثل من فریاد بزن یاغی بگو با مایی هر چند همه چی رو باختیم ولی آزادیم نمی خونم لالایی چشماتو باز کن بگو که هنوزم بامایی چی زدی که هنو بالایی اگه هنوزم جا داری اینو گوش کن امشبو سر کن با ما یاغی اون که هر کسی عاصیه ازش یاغی اون که زندگیش بازیه همش یاغی اگه مثل ما آزاده ای دستات بره بالا اگه آماده ای